وبلاگ شخصی احمد عصمتی

وبلاگ شخصی شیخ احمد عصمتی

وبلاگ شخصی احمد عصمتی

وبلاگ شخصی شیخ احمد عصمتی

وبلاگ شخصی احمد عصمتی

دلم جز مهر مه رویان طریقی بر نمی‌گیرد
ز هر در می‌دهم پندش ولیکن در نمی‌گیرد

خدا را ای نصیحتگو حدیث ساغر و می گو
که نقشی در خیال ما از این خوشتر نمی‌گیرد

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۸، ۱۶:۵۹ - علی رحمانی پور
    عالی
  • ۲۱ بهمن ۹۷، ۰۰:۰۸ - جناب قدح
    سلام
پیوندهای روزانه

۱۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

امیرالمومنین (ع) در کتاب شریف نهج البلاغه می فرمایند : 

با آن کس که تورا سخن گفتن آموخت به درشتی سخن مگو،وبا کسی که راه نیکو سخن گفتن به تو آموخت ، لاف بلاغت مزن.
  • احمد عصمتی

...وقتی که دل هوایتان را میکند محرم یا غیر محرم نمیشناسد...

من از کودکی عاشقت بوده ام

قبولم نما گرچه آلوده ام

  • احمد عصمتی


چشم دلم به سمت حرم باز می شود

با یک سلام صبح من آغاز می شود 


پر می کشد دلم به هوای طواف تو

وقتی که لحظه لحظه ی پرواز می شود 


قفل دلم شکسته کنار در حرم

از مرقدت دری به جنان باز می شود 


فهمیده ام ز حکمت ایوان آینه

اینجا دل شکسته سبب ساز می شود 


ادامه شعر در ادامه مطلب...


  • احمد عصمتی

تمثال مبارک ابوی گرامی بنده

معرفی از سمت چپ : حضرت آیت الله عالمی (عضو مجلس خبرگان رهبری) - ابوی گرام حضرت حجة الاسلام حاج شیخ محمدرضا عصمتی (مدیر مدرسه ی هراتی - امام صادق ع و امام جمعه شهرستان تربت حیدریه) - حضرت حجة الاسلام رحمانی (مدیر مدرسه ی فولاد) 

  • احمد عصمتی

حب الحسین رشته تحصیلی شماست

دانشسرای عشق وجنون شهر کربلاست

در رشته حسین شناسی موفقیم

موضوع بحث:سینه زدن پای روضه هاست

تا روز حشر مدرکمان را نمیدهند

برگه قبولی همه در پوشه خداست

پایین کارنامه هر کس نوشته است

این مهر سرخ ، مهر شهنشه کربلاست

  • احمد عصمتی

بوی بهشت می وزد ازکربلای تو
ای کشته باد جان دو عالم فدای تو
‏برخیز و باز بر سر نی آیه­ای بخوان
ای من فدای آن سر از تن جدای تو
‏اندر منا ذبیح یکی بود و زنده رفت
ای صد ذبیح کشته شده در منای تو
‏رفتی به پاس حرمت کعبه به کربلا
شد کعبه حقیقتی دل کربلای تو
‏اجر هزار عمره و حج در طواف توست
ای مروه و صفا به فدای صفای تو
‏تا با نماز خوف تو گردد قبول حق
شد سجده گاه اهل یقین خاک پای تو
‏با گفتن رضا بقضائک به قتلگاه
شد متحد رضای خدا با رضای تو
‏تو هرچه داشتی بخدا دادی ای حسین
فردا خداست جل جلاله جزای تو
خون خداست خون تو و جز خدای نیست
ای کشته خدا به خدا خونبهای تو

  • احمد عصمتی

ولایه علی بن ابیطالب حصنی و من دخل حصنی امن من عذابی

  • احمد عصمتی


**//چشم منو امر ولی//**

**//جان منو سید علی//**

  • احمد عصمتی

  • احمد عصمتی

من کیم تا تو بیایی به سر بالینم
چه کنم راه نجاتی نبود جز اینم

بر من آنقدر توان‌بخش که در بستر مرگ
خیزم از جا و به پیش قدرمت بنشینم

نیست انصاف کز این مهلکه بیرون بروم
من که یک عمر تولّای تو باشد دینم

کاش صد بار به هر لحظه بمیرم هر روز
تا گل روی تو را در دم مردن بینم

هر چه تو جود کنی باز به تو محتاجم
عادتم گشته گدایی چه کنم من اینم

روی نادیده‌ات از بس که به چشمم زیباست
زشت آید به نظر جنّت و حورالعینم

زخم رن تا که کنم گرد رهت را مرهم
درد ده تا چو طبیب آیی بر بالینم

هرگز آن قدر ندارم که شوم مسکینت
این شرف بس که به مسکین درت مسکینم

نخل «میثم» ز ثنای تو بود بارآور
ورنه اینقدر نباشد سخن شیرینم

  • احمد عصمتی